شبی درخواب دیدم که موجودات درنده ای مرا محاصره و آماده حمله به من بودند و در حالیکه وحشت کرده بودم و از همه جا ناامید ، نوری بر من تابید و همه جا را روشن کرد و در حالیکه دیگر اثری از آن همه فضای وحشت نبود با آرامشی بدون وصف بنام عیسی مسیح از خواب برخاستم واز آن روز تصمیم گرفتم که تاجان در تن دارم در گسترش این دین مهربان و نجات دهنده بکوشم...
آفرین به توهموطن عزیزم که شجاعت داری و سلامت و موفق باشی.
پاسخحذفهموطن عزیز سلام از اینکه مسلمون نیستید خوشحالم وامیدوارم هرروز به تعداد مسیحیان اضافه شود و بابت مطالب خوبتون تشکر میکنم. موفق باشید
پاسخحذفواقعا که زیبا بود مرسی از شما ایرانی عزیز که خدای واقعی رو به ما معرفی میکنید.خداقوت
پاسخحذفبه به بسیار زیبا و درست بود.
پاسخحذف